روابط زناشویی

ما یاد گرفته ایم که پسران درباره سلولیت ما چه می اندیشند

ما یاد گرفته ایم که پسران درباره سلولیت ما چه می اندیشند

مبادا بخندیم. هیچ زنی در خارج از هالیوود وجود ندارد که سلولیت نداشته باشد. هم شما و هم آن را داریم و حقیقت این است که ما آن را پذیرفته ایم. دیگر نخواهیم مرد.

 

اما آیا تا به حال فکر کرده اید که مردان درباره سلولیت ما چه فکر می کنند؟ چند وقت پیش ، نظر یک کارشناس روابط را نوشته بودیم که ما را شامپاین باز کرد. ما آن را دوست داشتیم ، آنرا پنهان نمی کنیم. اما این بار ، از ده مرد کاملاً متفاوت پرسیدیم و حقیقت این است که همه ما راضی نبودیم.

 

آنچه به ما گفته شد را ببینید:

جورج 35 ساله

 

این بهترین من نیست ، اما من سینه بزرگ و بیشتر اوقات آنها با هم دوست دارم.

 

ونگلیس ، 37

 

ممکن است دلهره آور به نظر برسد اما وقتی زن سلولیت داشته باشد به من ضربه می زند. چگونه می توانم به شما بگویم ... پیدا می کنم! اما فکر نمی کنم من یک نمونه نماینده باشم ، زیرا من زنانی که عیوب ، ضخامت و ویژگی های آنها را دوست دارم ، دوست دارم. اینجاست که جذابیت دارد. در زنان با اندازه واقعی. به هیچ وجه علاقه ای به رفتن با باربی ندارم.

میکالیس ، 34

 

خوب سلولیت خوب نیست! منظورت چیست؟ که من یک زن با سلولیت را نسبت به زن بدون زن ترجیح می دهم؟ مثل این است که به من بگویید شما یک پسر را با شکم ترجیح می دهید به یک پسر خرد شده. یا مثل این است که به من بگویید ترجیح می دهید آن را با دنی دیویتو از براد پیت درست کنید.

 

پیتر ، 25 ساله

 

من به هیچ وجه سلولیت را در خانم ها دوست ندارم. زیرا در اصل یک چربی غلیظ است که بدن نمی تواند آن را از بین ببرد. این به خودی من دافع کننده است.

جیسون 39 ساله

 

با سلولیت بهتر از چاق و تنگ غیر ممکن است. این حرف من است.

 

دیمیتریس ، 28 ساله

 

این طور نیست که من از آن بیزارم و نه آن را دوست دارم. این از نظر زیبایی شناختی من را آزار نمی دهد. برابر است ، که در یک پست خاص حس دیگری می بخشد.

 

کاستاس ، 37

 

بهت میگم هرچه دیگران به شما گفتند ، حقیقت یک است: این ما را خراب می کند. اما به همین دلیل است که نور کم وجود دارد.

فرشته ، 40 ساله

 

فکر می کنید؟ من حتی اهمیتی نمی دهم فقط رابطه جنسی بقیه لوکس هستند.

 

کاستاس ، 30

 

من هرگز در مورد آن فکر نکرده ام اما فکر می کنم اگر ما در مورد یک مسئله بزرگ صحبت نمی کنیم ، سلولیت آخرین چیزی است که من در یک زن زیبا و سکسی متوجه آن می شوم.

 

میکالیس ، 29 ساله

 

باید به شما بگویم که ما مردان بسیار شایع تر از آن چیزی هستید که فکر می کنید. اگر ما یک زن زیبا با سلولیت در ساحل را دیدیم ، نظر خواهیم داد. اما اگر همین زن حاضر باشد به رختخواب ما بیاید ، خواهیم گفت نه. شما نمی خواهید به نوک.


رابطه جنسی تا چه مدت باید ادامه یابد

یادت هست وقتی اولین بار با جورجیاکیس در تماس بودی؟ با کاستاکیس؟ با Giannakis؟ هر کجا که بروید ، حداکثر 30 ثانیه تعیین کنید. شما به دختران گفتید: "خیلی دختران؟ تا وقتی که نفهمم چه اتفاقی افتاده است ، تمام شد". و سپس وانگلیس آمد (نام اشتباه شما را اشتباه نگیرید).

این همانطور که شما می گویید ونگلیس و رابطه جنسی به یک ماراتن تبدیل شد. بوسیدن ، مقدماتی ، اشتیاق ، بوسیدن دوباره ، بالا ، پایین ، راست ، چپ ، زوزه ، برام و گفتن. یک ساعت وانگلیس. چشمگیر اولین بار ، فوق العاده دوم ، سوم خیلی خوب ، خوب چهارم ، "چه خواهد شد" در پنجم ، "خسته" در ششم ، "رحمت" در هفتم. چقدر می توانید فریب را تحمل کنید. ضمیمهها چسبیده بودند ، لبهای شما متورم ، موهای شما گره خورده است.

 

30 ثانیه بسیار کم است. یک ساعت خیلی زیاد است نیم ساعت؟ هر روز؟ و این خیلی زیاد است در نهایت "درست" چقدر است؟ علم این پاسخ را داده است و خانم ها و آقایان مشخص است. 5.4 دقیقه؛ کمی؟ دوباره فکر کنید!

دکتر Brendan Zietsch ، از دانشگاه کوئینزلند ، پس از مشاهده دقیق 500 جفت ، این زمان دقیق را انجام داد. همانطور که او توضیح داد ، زمان 5.4 دقیقه ای ، آغوش ، بوسه و بهانه ها ، بلکه فقط جنس "خالص" را شامل نمی شود. و معلوم شد که در این مدت ، زوج های درگیر خود بدون داشتن خستگی و حوصله از روند کار لذت می برند.

 

دفعه بعد که به شما می گوید "من دیگر نمی توانم تحمل کنم" ، با افتخار فریاد می زند: "رایگان!" زیرا در حقیقت فقط پنج دقیقه کافی است.

 

(برای "نمک و فلفل" اضافی و موسیقی مناسب)


هر آنچه را که روابط قبلی من به من آموخته است

هر شخصی که در زندگی خود با او ملاقات می کنید چیزی برای ارائه به شما دارد. هرکدام می توانید درس زندگی را بگیرید که برای مسیر شما بسیار مهم است. مخصوصاً از طرف افراد زندگی شما. افرادی که به آنها نزدیک شدید ، از نظر ذهنی و جسمی واقعاً نزدیک هستید. اینکه چیزها ، احساسات و مخفی ترین افکار خود را به اشتراک گذاشته اید. خود شما. روابط قبلی ما به دلایلی متعلق به گذشته است. چیزی خراب شد ، چیزی به پایان رسید ، چیزی در آینده نمی تواند شکوفا شود. اما آنها شما را با موجودی که تا امروز حمل می کنید ، رها کردند. آنچه آنها ، ناخواسته ، ممکن است در مورد روابط ، مردم ، بلکه درباره خودتان به شما آموخته باشند.

درست است که هر رابطه تجربه دیگری است و باید چیزهای زیادی را بیاموزد. این همان چیزی است که روابط خودم به من آموخته است:

 

1. برای احترام به خودم و آنچه می خواهم.

 

2. سازش. اما بدون غفلت از من. بدون ایجاد امتیازاتی که من را به عنوان یک شخصیت تحریف می کند و هستی و نیازهای من را سرکوب می کند.

3. به مریض حسادت نکنید. دیگری را کنترل نکنید. زیرا وقتی کسی با شما است ، به این دلیل است که آنها آن را می خواهند. شما او را به زنجیر محدود نکرده اید ، و هیچ کس او را مکلف نکرده است. این بدان معنی است که او شما را دوست دارد و تصمیم گرفته است که در کنار شما باشد. اگر مرد بخواهد تقلب کند ، راهی برای انجام این کار پیدا می کند ، حتی اگر شما کنترل کامل بر آن داشته باشید. بگذارید چنین رفتارهایی پژمرده تر شود ، در پایان رابطه منجر به مرگ و میر شود و یکدیگر را تحت فشار قرار دهد تا به انجام کارهایی بپردازند که در شرایط عادی انجام نمی دهند.

4- به فضا و زمان اختصاص دهید. برای احترام به حلقه شخصی خود. نیاز او به صرف وقت با دوستان است. برای ارتباط با افراد دیگری که او را پر می کنند و استراحت می کنند. نیاز او این است که همیشه با یک تلفن در دست نباشد.

 

5- برای اعتماد. زیرا بدون اعتماد ، رابطه ای وجود ندارد. و این باسن که می گویند نگه دارید ... آن را نگه ندارید! وقتی وقت آن رسیده است ، بر این اساس آن را مدیریت خواهید کرد. اما لازم نیست خود را با افکار دوم شکنجه کنید ، زیرا در گذشته کسی به شما خیانت کرده است. همه مردم یکسان نیستند ... دست از تعصب بردارید!

6. از ماموت ها خودداری کنید. همه ما عاشق مادریم هستیم ، اما وقتی مادر همیشه در رابطه است ، حتی در شخصی ترین لحظه ها ، او بهترین نیست!

 

7. دروغ نگو و همه چیز را درون من نگه دار. شما باید افکار خود را با انسان خود در میان بگذارید و درمورد آنچه شما را نگران می کند بحث کنید. ممکن است دریابید که راه حل بسیار ساده تر از آن چیزی بود که فکر می کردید.

 

8. اجازه ندهید کسی مرا قطع کند.

 

9- به نیازها و خواسته های من نچسبید و وقتی به نظر می رسد دیگری حساب نمی شود ، بروید.

 

10- ارزش من را بشناسید اعتماد به نفس و اعتماد به نفس دارم.

11. فراموش نکنید که من کی هستم. هرگز خود را در یک رابطه آشفته گم نکنید.

 

12. شرمنده نباشید که مرد در کنار من مانند یک مرد رفتار کند. برای محافظت از دوست دختر خود ، در را باز کند ، او را غافلگیر کند ، با او رفتار کند ، به او احترام بگذارد. اما دختر نیز با اقدامات مناسب دوست پسرش تلافی می کند.

 

13. رابطه جنسی مهمترین چیز در یک رابطه نیست. اما این دومین مهم است. بدون ارتباط شما به هیچ جا نمی روید.

 

14. سایه او نباشید. برای حمایت از او ، بلکه به خودم نگاه کنم. شغل من و هرگز دست از کارهایی نکشید که از آن لذت می برم و مرا پر می کند.

15. دوستان من را فراموش نکنید. هر زمان که در یک رابطه هستیم ، دوستان در رتبه دوم قرار می گیرند. منطقی است که آنها را کمتر ببینیم. دوستان واقعی این را درک می کنند و به آن احترام می گذارند. اما همیشه باید برای همسالان خود وقت پیدا کنید. کسانی که شما را آرام می کنند و شما را سرگرم می کنند. کسانی که به شما گوش می دهند و شما را درک می کنند. کسانی که واقعاً به شما اهمیت می دهند.

 

16. عجله نکنید. وقتی اتفاقی به طور طبیعی و بدون فشار رخ می دهد ، درست است. همه چیز دارای زمان مناسب است!

17. صبور باشید. خودم را در جایگاه دوم قرار دهم و خودخواهی خود را خفه کنم. به فکر دو. مواقعی وجود دارد که مرد شما به مراقبت و مراقبت کامل شما نیاز دارد.

 

18- نه اینکه کافر را ببخشیم. زیرا این ناجوانمردانه و خیانت به نزدیکترین - تا آن زمان - مرد زندگی شما است.

 

19. استراحت نکنید و خودم را رها کنید. اجازه ندهید که روال رابطه من را خراب کند. تا آنجا که حداقل از دست من می گذرد ... روابط می خواهد تلاش روزانه و غافلگیر کننده را بخواهد.

20. با کسی باشید که مرا لبخند بزند. هر روز با کسی که آغوش من است و چشمانم مرا می خواند.


اعترافات یک مرد زنان برای اینکه گیر کنند چه کاری باید انجام دهند

اعترافات یک مرد زنان برای اینکه گیر کنند چه کاری باید انجام دهند

هیروس یک چیز ساده برای زنان نیست. مکعب روبیک (من از این جهنم متنفرم) یک اسباب بازی در مقابل او است. امروز پیوند شما به معنای این نیست که ما با شما گیر کرده ایم. آیا می خواهید این را تغییر دهید؟ آیا می خواهید او را مانند مو فراه اداره کنید (از او نپرسید که کیست) و به آنجا نرسید؟

مرد شما (من د!) اینجاست تا به شما بگوید چه باید بکنید. شامپو مشهور را کنار بگذارید ، بازی آن را سخت متوقف کنید و بگویید "هرچه بیشتر آن را تف می کنم بیشتر چسبیده است" زیرا من آن را بدبینانه می گویم: "این زن برای من دیوانه می شود" و "این زن قصد عصبانی شدن" را دارد. یک خط قرمز نازک مانند آن چیزی که ناتاشا تئودوریدو با عشقی ترسیم می کند که به اشتباه رفت.

 

خوب زنان. مانند این خواهد بود:

- اسباب بازی ها را متوقف کنید

 

اگر می خواهیم بازی Mustache ، به (صحیح حدس زده) Mustache بروید. رابطه بازی نیست. فرش های خوب ، روبان های خوب ، چیزهای خوب و زمزمه ها اما از آن غافل نشوید زیرا طناب ها گاه بریده می شوند. ما مردها با زنانی که می دانند چه می خواهند ، در ارتباط هستیم. خوب است بدانید که هر چقدر هم که پیچیده باشید و خودتان 35000 نفر را داشته باشید ، ما حاضر نیستیم همه 35 نفر را ادعا کنیم. و کسانی که این کار را کردند ، در پایان ما آدم های بدی شدیم ...

- غصه نخور

 

چرا ناله می کنی؟ آیا دلیلی وجود دارد؟ این در DNA و RNA شماست (من 19 زیست شناسی داشتم) اما بعضی اوقات کمی سرد می شوید. و من به شما می گویم که من بیش از حد نسبت به مرد حساس هستم. ناراحت نشوید زیرا می خواهیم با دوستان خود آبجو بنوشیم. اگر نگویید "به کودک من بروید و اوقات خوبی داشته باشید" خوشحال می شوید. ما خواهیم گفت "چه زن ، دوست". یا "او یک مرغ دارد و می خواهد از من خلاص شود". در هر دو حالت ما به هم می چسبیم.

- رحمت با آب نبات جنسی

 

راستش ، آیا شما در این سیاره فکر می کنید که سکس پاسخ همه چیز است؟ درست است ، کسی با مسئولیت پاسخ می دهد و این را به من می گوید و این درست است. زنان ، اگر روزی عصبی داشته باشیم ، نمی خواهیم پس انداز کنیم و رابطه جنسی برقرار کنیم. اگر ما ناراحت هستیم ، نمی خواهیم جنسیت خود را پس انداز کنیم. اگر Legend پنج گل از Panathinaikos بخورد ، ما دوست نداریم رابطه جنسی داشته باشیم. خوب ، شاید آخرین مورد را بخواهیم. اما اگر بتوانیم جدی صحبت کنیم ، شما را برای همیشه پیروز می کنید. و در آخر سکس همه جا هستیم. کسی که به عنوان افرادی که می خواهیم با آنها صحبت کنیم!

-می توانید از ما قدردانی کنید؟

 

1500 یورو می گیرم دوست دختر من از من قدردانی می کند. 300 یورو می گیرم از من قدردانی می کنی؟ از آنجا که همانطور که به شما گفته ام (به قول خوب ، من آن را ثبت می کنم) ما به یک زن احتیاج داریم تا از ما برای کسی که قدردانی می کنیم قدردانی کند. و هنگامی که حقوق خوبی داریم و وقتی که نداریم و هنگامی که به ورزشگاه می رویم و هنگامی که لاک پشت ها داریم. به طور کلی ، هنگامی که یک زن از یک مرد بخاطر تلاش هایش قدردانی می کند ، افتخار را با علاقه دریافت می کند.

- احساس متقابل کودک من ، احساسات متقابل

 

Stamatis Gonidis معنی را می دانست. حس کرده بود و بدیهی است منظور من این است که برای اینکه بتوانیم با شما بچرخیم ، می خواهیم شما با ما بچسبید. نه به یک درجه وحشت زده. نه در ذهنیت "من به او حسادت می کنم و هر کس به او نزدیک شود ، چشمانش را برداشته ، آنها را سرخ کرده و آنها را تغذیه می کند". یک نگاه زیاد انجام می دهد. آغوش بدون دلیل. اینها را امتحان کنید و خواهیم فهمید که شما در زندگی خود به ما احتیاج دارید. ما آنجا خواهیم بود و ما آن را دوست داریم

 

- دیوها بازی نکنید

بله ، خوب ، شما زیبا هستید ، به خوبی انجام شده اما بعضی از آنها کمی بینی دارند. چرا دخترهای همسایه ای هستند که کمی خاکی تر هستند ، کمی بیشتر به زمین ، کمی که نگویند "من هم همین طور هستم" برای گفتن آن؟ از این گذشته ، داشتن مردی در کنار شما که شما را به عنوان یک سگ و یک سگ نمی دیدید. با خود رفتار کنید مانند شما می خواهیم ما رفتار کنیم و ما چوب خواهیم کرد.

 

بالاخره مشکل است؟ بله آیا ارزشش را دارد؟ بله و نه اینکه دم خود را بیرون بیاورم ، و با زنی که هیچکدام از موارد فوق را انجام نداده است ، گیر کرده ام. اما بدان که عشق کور است ...

و هنگامی که مرد گیر می کند ، دختران دافع را بیرون نکشید. این یک گناه است. بد کارما عوضی است ...

 

PS: خوب ، شاید من در مورد رابطه جنسی مبالغه می کردم. اما من آن را بر نمی گردانم ...

 

YG 1: و نگویید "اگر این کار را سخت کنم مرا تعقیب خواهد کرد". زیرا مطمئناً یک طرفه وجود خواهد داشت که یک چای ساده تر خواهد بود. قانون


شما آن را خیانت کردید! الان چه اتفاقی می افتد؟

شما آن را خیانت کردید! الان چه اتفاقی می افتد؟

واقعیت: شما آن را خیانت کردید! حالا؟ مدتی راضی بودید؟ آیا پشیمانی و گناه شما را از بین می برد؟ (!) و فراتر از آنچه اکنون انجام می دهید؟ سؤالات ناهمزمان و خودجوش از سر شما به وجود می آید که دیوانگی وجود دارد! مرحله بعدی دشوارترین و بحث برانگیز است.

یا این را به شریک زندگی خود می گویید و عواقب آن را تحمل می کنید یا دهانتان را برای همیشه بسته نگه می دارد! کدام یک از دو گزینه؟ واقعاً بسته به مورد ، موقعیت ، انسان ، مدیریت بستگی دارد. تنها نکته مطمئن این است که هر دو گزینه رابطه را در معرض خطر قرار می دهند!

 

بیایید این دو مورد را بررسی کنیم و احتمالات را در نظر بگیریم.

چه این یک ایستاده یک شبه باشد یا چیزی که مدتی طول کشیده و بعد از آن به پایان رسیده است - اگر متوجه شدید این رابطه برای شما چه ارزش دارد ، از عملکرد خود پشیمان شده اید که برای شما مهم نیست بلکه لحظه لحظه و مطمئن هستید که دیگر این کار را نمی کنید پس ارزش اشتراک گذاری با او را ندارد. به خصوص اگر تصور کنید شریک زندگی شما بی امان خواهد بود و هیچ آرامشی به شما نمی دهد ، بهتر است آن را برای خود نگه دارید!

مواردی وجود دارد که شما تقلب می کنید زیرا چیزی در رابطه شما اشتباه است. باشه با اون چرا تقسیم نمی کنید؟ زیرا لحظه ای ضعف بود و شما همانطور که می خواستید و می توانستید نتوانستید کنار بیایید. اما شما صمیمانه از آن پشیمان هستید. اشکالی ندارد که به او بگوییم؟

آیا بهتر است صریح و صریح صحبت کنید و دلایلی را که ممکن است شما را به این مرحله سوق دهد ، توضیح دهید؟ این ممکن است به میزان کمتری باشد ، اما یک مسئولیت نیز محسوب می شود. بنابراین برای او می توانید به جای دیگری بروید و این رویداد "غم انگیز" ممکن است برای شما خوب باشد. زیرا در ابتدا از صداقت خود قدردانی خواهید شد ، زیرا اعتراف کرده اید که اشتباه کرده اید ، برای اینکه مسئولیت پذیر نیستید و مسئولیت انجام اقدامات خود را به عهده گرفته اید و انسان بودن و اشتباه کردن آنهاست و بله می توانید به کسی صدمه بزنید ، شخص دیگری شما و غیره

قربانی یا مرتکب در این موارد اهمیتی ندارد. بنابراین شاید به همین مناسبت بنشینید و بحث کنید که در رابطه شما چه اشتباهی رخ داده است و با اندکی حسن نیت زمینه را برای یک شروع جدید فراهم کرده اید.

 

غرایز خود را دنبال کنید و انتخاب کنید که چه کاری انجام دهید!