روابط زناشویی

اعترافات مرد سؤالاتی که هیچ وقت نباید از ما بپرسید

ارتباطات همه چیز در یک رابطه است. اما گاهی اوقات می تواند خیلی دور شود و به جعبه پاندورا (نه همکلاسی دبیرستان من) تبدیل شود و آنچه را که ما ساخته ایم ، تجزیه کند. کم کم او آنچه را که برای شما ساختم ، پاره خواهد کرد. و بدترین قسمت این است که بازگشتی از یک نقطه به نقطه دیگر وجود ندارد

زیرا ممکن است همه صداقت را بخواهیم ، اما یک دختر صریح وجود دارد: "دنبال مار نگرد زیرا می توانید آنها را پیدا کنید." شما به دنبال بچه های سابق ، مادران ، پدران ، سگ ها ، گربه ها هستید ، برای فتا در یخچال و فریزر و چرا این کار را فراموش کرده ایم و آفساید چیست.

 

و سؤالاتی که هرگز نباید از آنها بپرسید این است:

 

"فکر می کنی من مادر تو هستم؟"

چنی فیرلوپ (چه؟ نه؟) می خواند "من مادر شما نیستم". خوشحالم من واقعاً خوشحالم از یک طرف ، زیرا من نمی خواهم مادرم مثل چنی از و بلاک باشد (مادر من ،؟) ، از طرف دیگر ، بله ، شما مادر من نیستید. زیرا با شما کارهایی انجام می دهم که فقط ادیپ دوست دارد. شاید عشق. عموماً زنان در هر اتفاقی که بین ما رخ می دهد ، مادران ، پدران و خانواده ها را به همراه نمی آورند. آیا ما در مورد خروج خواهرانتان از هر گذرگاه بابون با گریفون چیزی می گوییم؟ نه!

 

"چی؟ آیا این همه است؟ "

نه ، قابل جدا شدن است مثل چتر دریا. حالا من کشو و قطعه دیگر را که باید تکمیل شود بیرون می آورم. آیا شما خانمهای خوبی هستید کاملاً دیوانه هستید ؟؟؟

 

"آیا می توانیم از کسی سؤال کنیم؟"

 

شوخی میکنی؟ چه می خواهیم بپرسیم؟ از شما می خواهد به شهر بروید. ما در کیورکا به تعمید می رویم. این سوال دست کم می گیرد که چرا همه مردان با قطب نمای درونی متولد می شوند. و شما می آیید حتی در این مورد ما را گول می زنید. ام ، البته ، بله ، من این را می دانم ، چرا که این چیزی است که از قبل مشخص است.

"چربی؟"

 

SOS پاسخی که هر مرد باید به آن سرعت بدهد برابر است با مجموع مربع سرعت نور منهای محصول حاصل از تقسیم آن توسط کیلومترهای فاصله زمین و ماه. اساساً خیلی سریع و جواب این است "نه". مانند Metaxas دیگر. بین ما ، متاکساس. سرش آرام بود.

 

"شما داخل هستید؟"

مطمئناً و اعلام صریح و بعد برای بعضی از سیگارها بعد از این سؤال ، زنان ، به ما بگویید که سابق شما در رابطه جنسی خوب بود ، با چند نفر که به ما تقلب کرده اند ، اگر هر بار که به رابطه جنسی می رسیدیم پایان می دهید (گمان می کنم چند نفر دروغ می گویید) و در آخر ما را جدا کنید. همه در همان زمان ، اکنون احمق نباشید که شروع کرده اید ...

 

"آیا شما باید یک سالن ورزشی را شروع کنید؟"

پسرم به خاطر این حمله طلاق گرفته است. از تختخواب تا تختخواب خوب پیش رفت. و نه ما نظر در مورد شکم خود نمی خواهیم. این همان است اگر تغییر کنیم ، آیا ما همان کسانی خواهیم بود که شما بعد از 17 موجی که یک شب در کوفونیزیا بارگیری کرده اید ، همان دوستانی خواهید بود؟ اگر می خواهیم برویم ، خواهیم رفت. اگر به ما بگویید ، ما نخواهیم رفت. سرسخت

 

"رابطه ما کجا می رود؟"

 

در حال حاضر در یک حصار با 150 کیلومتر.

 

 

"آیا بالاخره با من ازدواج خواهید کرد؟"

در حال حاضر من نمی توانم. با 150 کیلومتر از دیوار حصار بالا می روم. آیا این یک سوال جدی است؟ بله ، این پاسخ است (نه ازدواج). اما آنها را مانند آن دور نکنید. وقتی زمان فرا رسید ما خواهان آن هستیم. آنها حتی با زور با Charalambis ازدواج نکردند!

 

"چند نفر با شما بوده اید؟"

 

به علاوه اما تعداد بسیاری دیگر ، با تعداد بسیار زیادی. جواب درست است