روابط زناشویی

12 مورد که حتماً باید به شریک زندگی خود بگویید

12 مورد که حتماً باید به شریک زندگی خود بگویید

 

 

 

به همان اندازه که ممکن است آن را باور نکنید ، مواردی وجود دارد که شریک زندگی شما واقعاً دوست دارد از دهان شما بشنود که باعث می شود احساس دوست داشتن کنید! شاید این را هم باور نکنید ، اما بسیاری از مردان می خواهند به خاطر احساسات شما تأیید شوند. ارتباطات برای روابط شخصی شما مهم است و بیان چیزهای خاص و اغلب در مورد همسرتان تنها چیزهای خوب همیشه می توانند در یک رابطه عادی ایجاد کنند!

 

در اینجا 12 مورد است که شما باید به او بگویید!

 

 

 

1) این که می خواهید زندگی او را آسان تر کنید

2) اینکه می خواهید او را ملاقات کنید حتی اگر مدت طولانی در کنار هم باشید

 

3) هر آنچه را که دوست دارید در اطراف خود داشته باشید

 

4) اینکه می خواهید بدانید روز او چگونه گذشت

 

5) آنچه او به زندگی شما می آورد (شادی ، عشق)

 

6) اینکه شما از او و تصمیمات او پشتیبانی می کنید

 

7) اینکه شما او را بسیار جذاب می بینید

 

8) این که انتخاب های او را جذاب می دانید

 

9) این است اولویت شما

 

10) اینکه از او قدردانی می کنید

 

11) او دوست دارد  وقتی اشتباه کردید "ببخشید" بشنود

 

12) اینکه شما او را دوست دارید 

 


آیا در یک شهر کوچک بزرگ می شوید؟ شما خوش شانس هستید!

آیا در یک شهر کوچک بزرگ می شوید؟ شما خوش شانس هستید!

 

 

من همیشه دوست داشتم به دهکده ام بروم. احساس باورنکردنی آزادی و آرامش در حالی که پا در کلبه ام می گذشت ، مرا سیراب می کرد ، همیشه باعث تعجب من می شد که آیا سرانجام ترجیح می دهم در آنجا بمانم یا در آتن ، جایی که زندگی و رشد می کنم.

 

با این حال ، دوستانم از روستای من ادعا می کنند که زندگی خود را با این کار در روستا تغییر نمی دهند. بله ، به عنوان دانشجویی ، آنها در صدد بودند که به یک شهر بزرگتر نقل مکان کنند ، زندگی دانشجویی را تجربه کنند ، با مردم ملاقات کنند ، و دایره خود را کمی رشد کنند. اما در پایان ، بیشتر مردم روستا می خواهند به عقب برگردند. یا حداقل ، کودکی بی خیالی که در آنجا زندگی می کردند ، هیچ تغییری نخواهد کرد. 

 

1. در یک شهر یا روستای کوچک ، احساس امنیت می کنید. مردم شبانه درهای خود را قفل نمی کنند و والدین نمی ترسند اجازه دهند فرزندانشان در خیابان ها ، میدان و یا در خیابان راه بروند یا برای بازی به خانه یکی از دوستانشان بروند.

 

2. مسافت هایی که باید برای مسافرت در آن قرار بگیرید بسیار کوتاه است. در دهکده ، می توانید در هر نقطه قدم بزنید. اما حتی اگر از اتومبیل یا موتورسیکلت استفاده می کنید ، برای رفتن به جایی دیگر نیازی به بیش از 10 دقیقه ندارید. هیچ حرکتی وجود ندارد ، بنابراین افراد عصبی ، استرس کمتری دارند و زندگی و سلامت بهتری دارند. من خودم را تمام روز با دوچرخه به یاد می آورم. روزهای مبارک!

 

3. شما آزادی کاملی دارید. شما مطمئناً با ممنوعیت های کودکان شهرهای بزرگ ، جایی که خطر در هر گوشه ای وجود دارد ، رشد نمی کنید. این امر لزوماً به این معنی نیست که والدین شما به شما اعتماد دارند ، آنها فقط می دانند که مهم نیست چه اتفاقی بیفتد ، فوراً این موضوع را خواهند فهمید. اما بلافاصله! در دهکده چشم بسیاری از شما را می بیند و از کسی فرار نمی کند.

 

4. شما دائما در حال گریزهای کوتاه و گشت و گذار هستید. شما خوش شانس هستید که در شهر آرام خود زندگی می کنید ، اما برای خرید کفش هایی که در مد است ، یا چیزی با مارک تجاری که در یک مجله مشاهده کرده اید به نزدیکترین شهر بزرگ سفر می کنید. این بدان معناست که خیلی وقت ها سفرهای کوچک می کنید و فرار می کنید. عالی!

 

5- شما دوستی های محکمی برقرار کرده اید ، زیرا با تمام دوستانتان نوزادان خود را می شناسید. این دوستی ها به اصطلاح برادرانه هستند و امروزه بسیار نادر هستند. حتی اگر مسیرهای شما در آینده واژگون شود ، همیشه یکدیگر را در قلب خود خواهید داشت. به نوعی با دوستانم اهل روستا هستم ... ممکن است خیلی وقت ها همدیگر را نبینیم ، اما به یک عشق واقعی و عمیق محدود هستیم. 

 

6. مثل زندگی در یک خانواده عظیم است. مردم با یکدیگر آشنا می شوند ، به یکدیگر اهمیت می دهند ، هر روز صحبت می کنند و با باز کردن کرکره های خود در صبح با یکدیگر سلام می کنند. در شهر سوال اینجاست که آیا می دانید چه کسی در کنار شما زندگی می کند.

 

7. شما گذشته همه پسران را می دانید ، بنابراین می دانید چه کسی را باید رد کنیم و به چه کسی توجه کنید

 

8. هر کجا که بروید ، آنها می دانند چه قهوه می نوشید ، یا چگونه ساندویچ یا کرپ خود را می خورید ، یا چه نوشیدنی می نوشید. و البته همه با نام شما تماس می گیرند

 

9. شما از سنین پایین یاد گرفتید که کار کنید. از سنین کودکی ، به والدین خود کمک کردید که کارهای منزل ، چه در داخل خانه و چه در خارج از خانه انجام دهند.

 

10. شما در طبیعت ، به رنگ سبز رشد می کنید و حیوانات را می شناسید.

 

با این حال دلم برای دهکده ام بسیار تنگ شده است من نمی دانم که آیا می توانم به راحتی شهر را تغییر دهم ، اما همیشه به آن به عنوان بهشت شخصی ، شخصی و زمینی خودم فکر می کنم .

 


چگونه به همسرش در مبارزه با مستهجن کمک کنیم

چگونه به همسرش در مبارزه با مستهجن کمک کنیم

 

 

اگر تازه فهمیدید که شوهرتان در مستهجن قرار دارد ، تنها نیستید. این نبرد علیه هیولا مستهجن یک مسئله رو به رشد است که همه اقشار جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. آمارها نشان می دهد که مستهجن 35? از استفاده از اینترنت را شامل می شود و 50? از مردان در این زمینه مشکلات جدی دارند. و مطمئناً این مشکل به دلیل گسترش سایتهای تلفظ اینترنتی ، که امکان دسترسی بیشتر و ناشناس ماندن کامل را دارند ، افزایش می یابد.

 

بدیهی است که این امر پذیرش آن را آسان نمی کند. این که همسرتان مرتکب زنا جسمی شود یا از طریق پورنوگرافی خیانت عاطفی یا ذهنی خود را نشان داده باشد ، نقض اعتماد به نفس رخ داده است. شما به طور طبیعی ویران خواهید شد تا بدانید که شوهرتان به پورنوگرافی مشغول است. واکنش شما می تواند از کفر گرفته تا انزجار و ترس متفاوت باشد. شما تعجب خواهید کرد که چگونه او می تواند این کار را برای شما انجام دهد. احساس می کنید خیانت کرده اید. ممکن است شما دیگر نمی خواهید با او رابطه جنسی داشته باشید و حتی ممکن است بخواهید او را ترک کنید.

 

مراحل اول

اولین چیزی که باید با آن روبرو شوید ، واکنش خود شماست. احساسات شما به همان اندازه قدرتمند هستند که هم قابل فهم و موجه باشند. اما مطمئن شوید که واکنش شما مشکلات بیشتری ایجاد نمی کند. شما هم صحیح و هم نیاز دارید که احساس خود را بیان کنید ، اما عاقلانه است که این کار را به روشی انجام دهید که روند بهبودی را پیچیده نکند. صریح و صریح بیان کنید ، اما به آرامی ، رنج و ناامیدی خود را با دانستن اینکه محکومیت ها و سخنان آزار دهنده می توانند اوضاع را بدتر کنند و از این رو باید اجتناب کرد.

 

اولین واکنش شما به بخشی از نحوه کشف گلدان گل رز بستگی دارد. زیرا بین یک شوهر که به شما اعتراف می کند و همسری که مقصر اوست ، اعتراف می کند. بدیهی است ، ما به شخصی که اشتباه خود را می پذیرد ، بیشتر اعتماد می کنیم تا فردی که فقط پس از گرفتار شدن در این عمل ، آن را تصدیق می کند. گفته می شود ، گاهی اوقات اتفاق می افتد که یک کشف فرصتی باعث می شود فرد با مشکلات خود در زمینه مستهجن روبرو شود. اما مهم نیست که چطور آن را یاد گرفتید ، باید با مشکل روبرو شوید ، نه از آن فرار کنید.

 

می توان چیزی گرانبها را بین این دو نفر پیدا کرد!

بعضی اوقات زنان می گویند ترجیح می دهند از همسر خودشان در رابطه با مستهجن اطلاع نداشته باشند یا نه. اما واقعیت این است که اگر رازهایی مانند این وجود داشته باشد ، داشتن رابطه زوج صمیمی غیرممکن است. صمیمیت واقعی نیاز به صداقت کامل دارد. در حالی که رنج واقعی از طرف شما وجود دارد ، شما باید این واقعیت را بپذیرید که اگر برای حل مشکل با هم کار نکنید ، بازگرداندن صمیمیت غیرممکن خواهد بود. بسیاری از زوج ها ظهور کرده اند. می توان چیزی گرانبها را بین این دو نفر پیدا کرد! تا زمانی که شریک زندگی شما آماده صحبت صادقانه در مورد مبارزات خود باشد ، می توانید برای غلبه بر این مشکل با هم همکاری کنید.

 

دانستن همه جزئیات چقدر مهم است؟

برای پرسیدن سؤالاتی که می خواهید ، و همچنین دریافت پاسخ ، باید آزادی کاملی داشته باشید. اما اطمینان حاصل کنید که از آنها خواسته ای در جمع آوری شواهد و یا ناراحتی و تلخی خود را نشان ندهید. از این سؤالها باید استفاده شود تا بهتر بفهمید که شوهرتان با هدف بخشش او و یافتن صلح از چه روشی گذشت سعی کنید این کار را بدون قضاوت یا محکوم کردن انجام دهید. شوهر شما احتمالاً احساس گناه بسیار سخت می کند ، و آنچه او نیاز دارد این است که بدانید که در آنجا هستید تا از او حمایت کنید

 

نیازهای شما ، نیازهای او

برای مبارزه با این نبرد ، هر دو باید به نیازهای یکدیگر توجه داشته باشید. شما می توانید با گفتن آشکار آنچه در حال حاضر به او احتیاج دارید ، به همسرتان کمک کنید. در حقیقت ، بزرگترین نیاز این است که اعتماد دوباره بسازیم . هیچ میانبری برای این وجود ندارد: به زمان نیاز دارد. شوهر شما باید در مورد ناسازگاری های گذشته یا حال خود کاملاً شفاف باشد. به همین ترتیب ، شما نیز باید صادق باشید. شوهر باید بفهمد که رابطه عاطفی برای همسر بسیار مهم است و احیای دوستی و صمیمیت بیش از همه ضروری است. برای او توضیح دهید که بازسازی رابطه عاطفی قبل از اینکه دوباره بتوانید در روابط جنسی شرکت کنید ، باید انجام شود.

 

مورین در مورد تجربه خود صحبت می کند .

 

همچنین با اجازه همسرتان مشکلات خود را با شخص ثالثی در میان بگذارید . این البته یک موضوع خصوصی است که نباید به همه گفته شود ، اما مهم است که بتوانید در مورد آن با یک دوست نزدیک ، یک مشاور یا شخصی که در آنجا بوده است ، بحث کنید. چنین شخصی می تواند به شما کمک کند با وضوح بیشتری در احساسات خود مشاهده کنید ، احساسات خود را تأیید کنید و شما را در انتخاب خود راهنمایی کند.

 

سرانجام ، شما به همسرتان نیاز دارید که در نبرد با این اعتیاد به مستهجن مقابله کند و تمام تلاش خود را برای یافتن کمک های خارجی انجام دهد. او باید سکوت را بشکند و در برابر یک مشاور یا یک دوست خردمند پاسخگو باشد. او باید به این شخص اعطا کند که در طول مبارزه خود از او سوالات حساس بپرسد. بهتر است از این که شما مشاور یا محضر وی در این زمینه شوید ، خودداری کنید. بگذارید شخص دیگری آنها را پاسخگو کند.

 

در حالی که شما احتمالاً نمی خواهید در این مدت نیازهای همسرتان را برآورده کنید ، واقعیت این است که او به شما نیاز دارد تا از این اعتیاد خلاص شوید. مهمتر از همه ، او به عشق بی قید و شر بخشش شما احتیاج دارد. او باید بداند که تخته سنگ می تواند پاک شود و شما قصد ندارید در آینده از آن استفاده کنید. هیچ چیز به او کمک نمی کند تا خود را از اعتیاد خود رهایی بخشد تا اینکه بداند که شما در طول مبارزه خود در کنار او خواهید بود.

 

همچنین می توانید تأثیر پورنوگرافی در مردان را بهتر بشناسید. اگرچه برخی از خانم ها با اعتیاد جنسی مشکل دارند (بعضی اوقات به اشکال مانند رمان های عاشقانه و اپرا گلاب) ، اما پورنوگرافی در درجه اول یک مشکل مرد است. به شوهر خود گوش کنید و سعی کنید او را درک کنید. اگر انگلیسی می خوانید ، می توانستید Every Man"s Battle را استفان آرتربرن یا Pure Desire توسط تد رابرتز بخوانید .

 

حتی اگر همسر شما تصمیم به حل مشکل خود در رابطه با مستهجن بگیرد ، او همچنان به نیازهای جنسی خود ادامه می دهد. بنابراین شما مجبور خواهید بود پس از آمادگی برای انجام این کار ، یک قدم در یک زمان ، این بعد از رابطه خود را مجدداً بازسازی کنید ، شاید با نشانه های محبت و عشق شروع کنید. بازگشت به یک زندگی جنسی عادی به همسر شما کمک می کند تا در برابر وسوسه بازگشت به پورنوگرافی به عنوان جایگزینی برای رابطه جنسی زناشویی متعادل ، مقاومت کند ، گرچه منبع مشکل در آنجا نیست.

 

چه چیزی از درجه اعتبار ساقط است که سعی در پر کردن آن دارد؟

اعتیاد به فیلم مستهجن

بسیاری از مردان بسیار جوان به پورنو رفتند و هرگز به همسرانشان نگفتند. این بدان معناست که مشکل ریشه در زندگی شما به عنوان یک زن و شوهر ندارد ، اما در جای دیگر. برخی از مردان یاد گرفته اند که برای رفع استرس یا رنج درونی خود ، به پورنوگرافی متوسل شوند. اگر این مورد برای همسرتان وجود دارد ، کمک به او می آموزد که استرس خود را در محل کار یا جاهای دیگر مدیریت کند ، می تواند وابستگی وی به مستهجن را کاهش دهد.

 

اما همچنین ممکن است این باشد که شوهرتان به پورنو روی آورد زیرا رابطه شما انتظارات او را برآورده نمی کند و او استفاده از پورنو را آسان تر از کار کردن برای بهبود رابطه شما می داند. رابطه خود را صادقانه ارزیابی کنید و تعیین کنید که آیا آن متعادل و برجسته است یا خیر. آیا رابطه جنسی رضایت بخش و مکرر دارید؟ آیا تمام تلاش خود را برای دوست داشتن و حمایت از یکدیگر قرار می دهید؟ در غیر این صورت ، می توانید با همکاری برای بازسازی یک رابطه سالم و متعادل ، وسوسه را کاهش دهید. اگر انجام این کار را غیرممکن دانستید ، از یک درمانگر یا مشاور دیگر کمک بگیرید. مسلماً ، یک رابطه واقعی بیش از تخیل ها به تلاش بیشتری نیاز دارد ، اما ارزش آن را دارد!

 

بسیاری از زوج ها پورنوگرافی را شکست داده اند و تعادل سالم در ازدواجشان پیدا کرده اند. به جای پایان دادن به روابط خود ، با هم تصمیم بگیرید که حل مسئله را به مسیر صمیمیت عمیق تر از همیشه تبدیل کنید.

 


نکاتی مفید برای خوشحال کردن شوهر!

نکاتی مفید برای خوشحال کردن شوهر!

 

 

نکاتی مفید برای خوشحال کردن او!خوشبختی شریک زندگی شما در دستان شماست! یک کلمه ، یک ژست یا یک لبخند می تواند تعادل رابطه شما را حفظ یا حتی ناراحت کند. از کارهای روزمره دور شوید و سعی کنید از طریق جزئیات ساده او را خوشحال کنید! اما همیشه به یاد داشته باشید که عشق متقابل است همه اما اگر به دنبال راه هایی برای خوشحال کردن شخص دیگری پس از یک روز بد در کار هستید ، روش های زیر دست شما را آزاد می کند ...

 

در انتخاب های خود از او حمایت کنید

 

بسیاری از مردان ممکن است رفتار قوی و مستقل داشته باشند اما مواقعی وجود دارد که زندگی شخصی آنها در هرج و مرج گم می شود. به او توصیه کنید و به او در رسیدن به اهداف خود کمک کنید. او را تشویق کنید تا رویاهای خود را دنبال کند ...

 

 

 

در حرکات عاشقانه افراط کنید

 

زندگی روزمره پر از روزمرگی است که باعث تضعیف روابط چندین زوج می شود. اگر می خواهید همدیگر را خوشحال کنید ، ایده خوبی است که روی ژست های شیرین و غیر منتظره مانند شام در خانه یا یک پیاده روی عصرانه در دریا تمرکز کنید.

 

او را احساس ناامنی نکنید

 

مردان ناامن احساس نیمی دارند. در مقابل ، آنها قبول نمی کنند که نسبت به خود احساس اعتماد به نفس ندارند و عجیب و غریب هستند. سعی کنید هر روز با او و در کنار آنها احساس امنیت کنید.

 

نکاتی مفید برای خوشحال کردن او!

 

آن را به عنوان "داده شده" مشاهده نکنید

 

اگر یک مرد احساس کند که از جانب یک زن برخوردار است ، مطمئناً شروع به تغییر نگرش خود نسبت به شما خواهد کرد و کاملاً منفی فکر خواهد کرد. فقط این فکر که ممکن است یک زن از او خسته شود ، می تواند او را از آب بیرون بیاندازد.

 

از او کمک بخواهید

 

همه به یک نکته نیاز دارند! اما وقتی از یک مرد درخواست کمک می کنید ، به او کمک می کنید که نسبت به خودش احساس بهتری داشته باشد و در عین حال از شما بیشتر قدردانی کند. دلیل این امر این است که او در نظر داشته باشد که او نه تنها مفید بلکه قابل قبول است.

 

بدون هیچ دلیلی محکم او را در آغوش بگیرید

 

مردان اغلب مانند کودکان خردسال هستند و به لحظات دوست داشتنی شیرین احتیاج دارند. آغوش محکم یا بوسه بر روی گونه می تواند باعث شود او مشکلات موجود در روابط شما را فراموش کند. به یاد داشته باشید که اکثر آقایان به نمایش عمومی عشق علاقه ندارند ، بلکه وقت شخصی شما هستند.

 

دوستان مرد را که می شناسید پنهان نکنید

 

به او بگویید که در جریان روابط خود ، آقایان شرکت شما یا دوستان دیگری را می شناسید. یک مرد وقتی احساس امنیت می کند خوشحال می شود ، یعنی اگر همه دوستان شما را ملاقات کرد و فهمید که هیچ چیز برای نگرانی وجود ندارد.

 

نکاتی مفید برای خوشحال کردن او!

 

اولویت اول خود باشید

 

هرگز او را نادیده نگیرید ، به خصوص وقتی افراد دیگری در منطقه حضور دارند. اگر می خواهید دوست خود را راضی نگه دارید ، این یکی از مهمترین مواردی است که باید در خاطر داشته باشید. این امر به این دلیل است که علاقه باعث می شود او مانند شخص خودتان احساس شود و همین امر به او کمک می کند تا بیشتر از شما قدردانی کند

 

به او اعتماد کنید بدون تردید

 

به دوست خود ایمان داشته باشید و اغلب به او بگویید که به او اعتماد دارید. هنگامی که یک مرد می داند همسرش به او اعتماد دارد ، روابط آنها را بیشتر متصل می داند و برای خوشبختی او اقدامات بیشتری را انجام می دهد.

 

مایل به آزمایش در رختخواب باشید

 

اکثر آقایان در تمام مدت رابطه جنسی در ذهن دارند و عاشق تجربه کردن هستند. البته این بدان معنی نیست که اگر نمی خواهید با آن مقابله کنید. با این حال ، زندگی عاشقانه برای یک مرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، زیرا حتی لباس زیر زن نیز می تواند تخیل او را تحریک کند.

 

همیشه "به راحتی" تسلیم نشوید

 

دست از دست کسی نکشید و هرگز به راحتی و به سرعت تسلیم نشوید. از این گذشته ، این کسل کننده خواهد بود. او را در روند تلاش برای شما قرار دهید و مطمئناً حتی بیشتر به شما احترام می گذارد.

 

نکاتی مفید برای خوشحال کردن او!

 

به او فضای دهید تا "نفس بکشد"

 

یاد بگیرید که به دیگری فضا بدهید تا او در زندگی روزمره تحت فشار قرار نگیرد. در بسیاری از اوقات ممکن است شما تنها وقت کافی برای تنها بودن داشته باشید. این ایده خوبی است که سعی نکنید دوست خود را محدود کنید ، بلکه درک کنید که او می خواهد منزوی شود.

 

دعوا را طولانی نکنید

 

اگر به مدت طولانی به نزاع خود ادامه دهید ، روابط شما ممکن است در مرحله بحرانی طی شود. آنچه مسلم است این است که او هم احساسات بد و هم بدبخت را رها خواهد کرد. سعی کنید هر چه سریعتر اختلافات را برطرف کنید.

 

ظاهر خوبی داشته باشید

 

مردان بلافاصله مورد علاقه دختری زیبا و مرتب قرار می گیرند. لباس خوبی بپوشید ، از کمی آرایش استفاده کنید و به سبکی شل و ول انجام نشود. از همه گذشته ، مراقبت از خود ، نه تنها شریک زندگی خود را به سمت خوشبختی سوق می دهد ... بلکه به سمت شما نیز خواهد بود!

 

با دوستان و خانواده وقت بگذرانید

 

دختران معمولاً وقت زیادی را با دوست دختر خود می گذرانند ، اما مردان پیوند عمیق تری با دوستانشان به اشتراک می گذارند. سعی کنید لحظات زیبایی را با آنها بگذرانید تا به دوست خود ثابت کنید که انتخاب های او را در مردم تأیید می کنید.

 

نکاتی مفید برای خوشحال کردن او!تعارف را فراموش نکنید

 

شاد کردن همسر

مردان عاشق تعارف هستند حتی اگر آن را نشان ندهند. صادق باشید و غالباً هدایای عشق ، جسمی و روحی خود را به او بگویید.

 

به تفریح ??توجه کنید

 

طرف مبارک شخصیت خود را به او نشان دهید و به دنبال راه هایی برای ارائه سرگرمی و خنده به او باشید. خودانگیختگی و طنز می تواند دوست شما را خوشحال کند!

 


دیگر عصبانی نمی شوید راهنمای ضروری

دیگر عصبانی نمی شوید راهنمای ضروری

مرحله 1: وقتی عصبانی هستید ، تشخیص دهید

برخلاف تصور عامه ، عصبانیت محدود به لحظاتی نمی شود که خلق و خوی خود را از دست بدهید و در عصبانیت شدید.

 

عصبانیت هنگامی شروع می شود که احساسات منفی را در مورد چیزی یا شخصی جمع می کنید. هرچه احساس ناراحتی یا ناراحت تری داشته باشید ، عصبانیت بیشتری در درون شما گل می خورد ... تا گلدان سرریز شود و دیگر نتوانید دیگر آن احساس را نگه دارید.

 

چندین مرحله از عصبانیت وجود دارد

سطح خشم

 

این بدان معناست که اگر شما اغلب احساس تحریک یا ناامیدی می کنید ، گویا یک جانور هاری در درون شما قرار دارد ، فقط منتظر آزاد شدن هستید.

 

شما آن زمان بمب هستید ، در هر زمان آماده انفجار هستید. تنها چیزی که شما نیاز دارید این است: ( الف ) محرک اشتباه یا ب ) به اندازه کافی ناامیدی انباشته شده ، برای عصبانیت در مورد کسی یا چیزی.

 

در اینجا مقیاسی از مراحل مختلف عصبانیت وجود دارد که به شما کمک می کند تا بیشتر از عصبانیت خود آگاه شوید. آیا می توانید این مراحل مختلف را در خود تشخیص دهید؟

 

سطح 0 : آرامش . این مرحله ای است که خشم وجود ندارد. احساس آرامش و دلربایی می کنید.

سطح 1 : تحریک . این اولین سطح عصبانیت است. در اینجا ممکن است احساس ناراحتی کمی داشته باشید ، اما همچنان سرکوب است. (اگر بسیار عصبانی هستید ، می توانید از این سطح پرش کنید و مستقیماً به سطح 3 ، 4 یا 5 بروید).

سطح 2 : ناامیدی . این نقطه واسط بین دلخوری جزئی و عصبانیت واقعی است (سطح 3). شما ناامید هستید و این نشان می دهد. انکار ناامیدی در مقایسه با سطح 1 دشوارتر است.

سطح 3 :  خشم . ناامیدی شما تا جایی پیش رفته که در حال حاضر احساس عصبانیت می کنید. نه تنها این بلکه ناامیدی شما به حدی است که اکنون از نظر فیزیولوژیکی نیز تجلی می یابد. می توانید قلب تان را سریعتر ضرب کنید و تمام بدن در حال گرم شدن است.

سطح 4 : خشمگین . حالت عمیقی از عصبانیت. شما در این مرحله بسیار ناراحت هستید. در حالی که احساس عصبانیت می کنید ، هنوز کنترل خود را از دست نداده اید ... با این حال شما هنوز هم شفاف و قادر به کنترل اقدامات خود هستید اما برای مدت طولانی یک محرک دیگر و شما آماده هستید که همه آنرا خراب کنید.

سطح 5 : هاری . این همان است ، شما کنترل خود را از دست داده اید! شما قرمز می بینید و هیچ چیز نمی تواند شما را از حمله خشونت آمیز به دیگران باز دارد. این وضعیتی است که شما می گویید و کارهایی را انجام می دهید که معمولاً آنها را با خشم انجام نمی دهید.

شما معمولاً کجا ایستاده اید؟ چند بار وارد هر سطح می شوید؟ بالاترین سطح شما به چه میزان رسیده است؟

 

صرف نظر از پاسخ شما به هر سوال ، باید تلاش کنید تا به سطح 0 برسید ، زیرا این وضعیت طبیعی بودن ما است. هیچ کس با روحیه عصبانی متولد نشده است.

 

تنها دلیل عدم تحریک ، سرخوردگی ، عصبانیت یا عصبانیت در داخل این است که ( الف ) به دلیل گذشته ، وقایع سرکوب شده ای که در گلویمان باقی مانده است یا ب ) راهی برای اشتباه فکر کن

 

نقطه ( الف ) در مراحل شماره 2 تا شماره 4 مورد بررسی قرار می گیرد ، در حالی که نقطه ( ب ) در مرحله شماره 5 اصلاح می شود .

 

مرحله دوم: بدانید که چگونه باعث شروع عصبانیت می شوید

آیا می دانید عصبانیت شما برانگیخته است؟ آیا می دانید چه چیزی شما را عصبانی می کند ؟ چه چیزی شما را از شما دور می کند؟ چه چیزی را تحمل نمی کنید؟

 

برای دو دقیقه دیگر ، می خواهم لیستی از مواردی تهیه کنید که:

 

شما را تحریک یا ناامید می کند (به عنوان مثال ، تأخیر در حمل و نقل عمومی ، سرویس دهی به مشتری ضعیف ، افراد منفی یا بی احترامی) ،

شما را خشمگین کنید (به عنوان مثال: بی عدالتی نسبت به افراد ضعیف ، متجاوزان / تجاوزگرها یا منافقین)

این باعث می شود شما فوراً منفجر شوید (به عنوان مثال ، گچ گچ روی تخته سیاه).

اکنون برای بقیه روز ، واکنش خود را نسبت به همه چیز پیرامون خود تماشا کنید . وقتی احساس تحریک و عصبانیت می کنید ، ماشه را بنویسید و آن را به لیست خود اضافه کنید. سعی کنید تا آنجا که ممکن است عصبانیت را ایجاد کنید.

 

این به شما این امکان را می دهد تا از محرک هایی که شاید تاکنون به آنها توجه نکرده اید آگاهی داشته باشید و هر روز ممکن است دوباره اتفاق بیفتد. چیزهایی که لزوماً شما را عصبانی نمی کنند ، اما مطمئناً شما را تحریک و ناامید می کنند.

 

فراتر از آن ، شما همچنین باعث تحریکات عمیق تر خواهید شد که روی آنها بسیار لمس می کنید. برخی از افراد یا موقعیت هایی که می توانند شما را فوراً عصبانی کنند زیرا خلاف ارزشهای شما هستند. به عنوان مثال ، برای حمایت از افراد منافق / دروغین در یک بحث ، یا افرادی که همیشه دیر وارد می شوند.

 

تهیه این لیست به شما امکان می دهد مواردی را که موجب عصبانیت شما می شود ، بخصوص مواردی که خلاف بالاترین ارزش های شما هستند ، بشناسید. این به شما امکان می دهد موقعیت هایی را که شما را از خود دور می کند پیش بینی کنید ، سپس بتوانید با وجدان بیشتری با آنها برخورد کنید.

 

مرحله 3: محرکهای عصبانیت خود را بیرون بیاورید

عصبانیت ماشه

 

"هر چیزی که باعث نارضایتی دیگران شود ، می تواند ما را به شناخت بیشتر در مورد خودشان سوق دهد." - کارل گوستاو یونگ

 

پس از ایجاد لیست عصبانیت ، از طریق هر یک از این محرک ها حفر کنید تا دلایل پنهان آنها را دریابید .

 

از این تمرین استفاده کنید تا دریابید که چرا یک وضعیت خاص شما را عصبانی می کند. برای هر محرک ، از خود بپرسید "چرا این باعث عصبانیت من می شود؟"

 

جواب را روی یک تکه کاغذ ضبط کنید و این سؤال را تکرار کنید تا به لحظه معروف تحقق برسید (وقتی دلیل خشم خود را پیدا کردید). این علت کشف شده منبع عصبانیت شماست.

 

به عنوان مثال ، تصور کنید که بعد از انجام مرحله 2 ، متوجه می شوید که خشم شما ایجاد شده است: الف ) صحبت کردن با افراد بی ادب و ب ) دیدن افراد مسن مورد آزار قرار گرفته است. بیایید هر کدام را جداگانه حفاری کنیم

 

مثال 1: صحبت با افراد بی ادب

"چرا برخورد با افراد بی ادب مرا عصبانی می کند؟"

⇒ از آنجا که آنها نفرت انگیز هستند.

"چرا این باعث عصبانیت من می شود؟"

⇒ زیرا آنها بی احترامی می کنند.

"چرا این باعث عصبانیت من می شود؟"

⇒ از آنجا که احساس بی ارزش بودن می کنم ، به پایین نگاه کردم.

"چرا این باعث عصبانیت من می شود؟"

⇒ از آنجا که این مرا از کودکی به من یادآوری می کند ، وقتی بچه های مدرسه به من احترام نمی گذاشتند. آنها به من توجه نکردند ، و حتی بدون هیچ دلیلی مرا سرگرم کردند. در آن زمان احساس می کردم کاملاً احمقانه و بی فایده است.

در اینجا ، متوجه می شوید که آنچه شما را نسبت به افراد بی ادب عصبانی می کند ، مربوط به دوران کودکی شما است ، هنگامی که تقریباً با همکلاسی های خود رفتار می کردید. در این حالت ، آن عامل اصلی عصبانیت شما است.

 

مثال 2: دیدن سالمندان مورد سوء استفاده قرار می گیرند

"چرا دیدن افراد مسن با بدرفتاری من را عصبانی می کند؟"

⇒ زیرا این عمل ظلم است.

"چرا این یک ظلم است؟"

⇒ از آنجا که سالمندان ضعیف هستند. آنها باید محافظت شوند ، مورد سوء استفاده قرار نگیرند.

"چرا دیدن آنها مورد آزار و اذیت من مرا عصبانی می کند؟"

⇒ از آنجا که به من یادآوری می کند که باید از افراد بی دفاع محافظت شود ، اما این در واقعیت نیست.

"چرا این باعث عصبانیت من می شود؟"

⇒ چون زمانهایی وجود داشت که احساس درماندگی می کردم اما هیچ کس از من محافظت نمی کرد.

در اینجا ، متوجه شدید که عصبانیت شما نسبت به افرادی که بدرفتاری با سالمندان انجام می دهند ، مربوط به زمانهایی است که شما هیچ کمکی دریافت نکردید ، حتی اگر به آن احتیاج دارید.

 

این دلیل واقعی عصبانی شدن است که می بینید افراد مسن مورد آزار و اذیت قرار می گیرند (بیش از همه دلایلی که قبلاً ذکر شد).

 

باعث خشم و وقایع گذشته می شود

همانطور که در هر دو مورد از خشم اکتشاف کردید ، می توانید به یک رویداد گذشته برگردید ، همانطور که در دو مثال بالا چنین کردیم.

 

بنابراین ، رفتار شما نشان می دهد که از یک اتفاق گذشته ناراحت و عصبانیت خود را حفظ کرده اید . این نارضایتی و عصبانیت هرگز برطرف نشده است ، به همین دلیل شما در این شرایط که شبیه به این اتفاقات گذشته است ، همچنان احساس عصبانیت می کنید. رویدادهایی که مدتهاست به پایان رسیده است.

 

که ما را به مرحله بعدی می رساند ، که ...

 

مرحله چهارم: خود را از عصبانیت رها کنید

آزاد از عصبانیت

 

"بخشش مانند آزادی یک زندانی است ، پس فهمید که آن زندانی تو بودی." - لوئیس سمدیس

 

اکنون که منشأ ماشه عصبانیت خود را کشف کرده اید ، زمان آن رسیده است که آن را آزاد کنید.

اولین قدم شناسایی بی عدالتی ها یا نارضایتی هایی است که هنوز هنگام فکر کردن به این رویداد گذشته احساس می کنید .

 

به عنوان مثال تصور کنید که یکی از دوستانتان سال گذشته وعده ای را که به شما داده است شکست ، و هنوز هم وقتی امروز در مورد آن فکر می کنید احساس تلخی می کنید. چرا هنوز او را عصبانی می کنید؟ چه توبیخی برای او دارید؟

 

شاید شما عصبانی باشید زیرا او آنچه را که وعده داده است نکرد. شاید شما عصبانی باشید زیرا او انتظارات شما از او را برآورده نکرد. شاید شما عصبانی باشید زیرا او فردی نیست که شما فکر می کردید.

 

شاید هم چیزی که شما را عصبانی کرده است به این دلیل باشد که فکر می کنید ارتباط ویژه ای به اشتراک گذاشته اید. و این که شما دوست داشتید که او با یادآوری و احترام به قول او ، به دوستی تان اهمیت بیشتری دهد.

 

از آنجا روی انتقادات خود یک بار کار کنید.

 

اگر از دوست خود به خاطر عدم تحقق وعده خود عصبانی هستید ، از خود بپرسید: چرا چنین انتظاراتی از او دارید؟ چرا تحقق این قول را آنقدر ارزش دارید؟ آیا او یک دوست خوب یا بد است ، فقط به این دلیل که آنچه را که انتظار دارید او انجام دهد انجام نداده است؟ آیا با او صادق و منصف هستید و او را بر اساس این معیار ارزیابی می کنید؟

 

اگر از دوست خود عصبانی هستید زیرا فکر می کند برای تحقق وعده خود اهمیت کافی به شما نمی دهد ، از خود بپرسید: آیا واقعاً این است که او هرگز شما را به عنوان یک شخص در نظر نگرفته است دوست؟ یا این فقط نتیجه گیری شماست؟ به نظر شما چگونه او این دوستی را می بیند؟

 

با تعمیق توهین ها ، با فرضیات و عقاید خود روبرو شوید. اکثر این شکایات نتیجه خطایی در تفکر شماست یا اینکه شما یک بررسی کلی از اوضاع ندارید. وقتی عنصر معیوب را در تفکر خود کشف می کنید ، و باعث شد که فکر کنید ، پس سریع عصبانیت خود را آزاد می کنید.

 

مرحله 5: از ایجاد خشم جدید متوقف شوید (خود را از روابط خود رهایی دهید)

صلح از درون می آید. به دنبال آن در خارج نباشید. " - بودا

 

همانطور که با عصبانیت های "قدیمی" گذشته خود سر و کار دارید ، همچنین قول دهید که خشم جدیدی را در ذهن خود ایجاد نکنید .

 

این بدان معناست که اگر با موقعیت هایی روبرو هستید یا افرادی که ارزش های شما را نقض و ناراحت می کنند ، عصبانی نشوید. بپذیرید که همه چیز حداقل آن زمان که شما می خواهید نیست . بپذیرید که بین واقعیت و آنچه می خواهید اختلافاتی وجود دارد. سپس روی یافتن یا حتی ایجاد راه حل ها تمرکز کنید .

 

ممکن است ما باور داشته باشیم که حق داریم احساس عصبانیت کنیم ، اما پس از آن این است که به خودمان اجازه دهیم  که به جای تأملات ، توسط واکنشها هدایت شوند . یک راه ممکن دیگر غیر از عصبانیت یا نادیده گرفتن عصبانیت ما وجود دارد: اصلاً عصبانیت نیست .

به چالش کشیدن مردان

وقتی عصبانی هستید ، مانند دیوانه ای هستید که کاپشن تنگ و باریکی پوشیده است که بنزین را روی آن انداخته و سپس مشتعل شده است. شما بی قرار و تلاش می کنید تا با شعله های آتش در بالای مخزن خود به دیگران صدمه بزنید - و احتمالاً در این مرحله به یک یا دو نفر آسیب می رسانید - اما تنها کسی که در نهایت صدمه می بینید خودتان هستید .

 

برای از بین بردن دائمی عصبانیت از زندگی خود ، باید تصمیم بگیرید که عصبانی نشوید ، همزمان با اینکه به تدریج عصبانیت گذشته خود را از بین می برید. یعنی رها کردن پیوندهای گذشته . این بدان معنا نیست که انتظار ندارید مردم مطابق انتظارات شما عمل کنند . به معنای یادگیری پذیرفتن این است که زندگی یک رودخانه طولانی و آرام نیست و این یکی از خصوصیات آن اس